چگونه رابطه را تمام کنیم؟ ( مرحله به مرحله تا پایان رابطه )
سخت است ولی لازم. گاهی باید تصمیمات سخت ولی درست گرفت. گاهی باید گذشت و رد شد. این لحظه همان زمانی است که بالاخره باید عقل بر قلب پیروز شود و زمان حکمرانی دل شما به پایان رسیده است. دل کندن حتی از موجوات بی جان هم گاهی سخت می شود چه برسد به انسان هایی که برای مدتی طولانی و یا کوتاه آن هم به صورت عاطفی در کنار یکدیگر بوده اند.
از طرف دیگر هم گاهی انقدر مشکل، عدم تعادل و تناسب و البته تضاد وجود دارد که ادامه دادن یک رابطه جز فرسودگی روحی و خستگی ذهن چیز دیگری برای شما باقی نگذاشته است و باید هر چه زودتر برای آن فکری بکنید. زندگی شما مختل شده است و هر لحظه به جای حرکت رو به جلو مدام درجا می زنید و از برنامه های زندگی خود عقب می مانید. باید کاری کنید قبل از آن که این چاله به یک گودال بزرگ و مشکل جدی تبدیل شود.
قبل از تصمیم گیری در مورد تمام کردن رابطه، همیشه باید دلایلتان برای خارج شدن از رابطه را ارزیابی کنید. باید منطقی باشید، همه جوانب را در نظر بگیرید مدام شرایط و روحیات هر دو فرد را مد نظر داشته باشید و با یک برنامه ریزی و هماهنگی دو طرفه به سوی پایان این مشکل قدم بردارید.
با این حال زمانی که از تصمیم تان اطمینان حاصل کردید به خاطر داشته باشید که قرار است به زودی کسی که زمانی به وی علاقه داشتید را کنار بگذارید. باید به دور از تصمیمات لحظه ای، بدون سنگ دل بودن، صادقانه، قدم به قدم و جدی با قضیه روبرو شوید و بدون امید دادن به شخص، قضیه را دنبال کنید. باکمی تدبیر و درایت می توانید به رابطه پایان دهید و آسیب های عاطفی بالقوه را به حداقل برسانید.
مطمئن شوید که می خواهید به رابطه پایان دهید
از تهدید به ترک رابطه به عنوان ابزاری برای پیش بردن اهدافتان در یک مشاجره استفاده نکنید. شک نکنید استفاده کردن از تکر رابطه به عنوان ابزاری برای انتقام گیری، تهدید، ترساندن، باج گیری و … بیش از طرف مقابل به خود شما صدمه خواهد زد.
اگر چنین جمله ای را به زبان جاری کردید مطمئن باشید که می توانید در پی بیان آن، آن را عملی کنید، در غیر این صورت قبل از استفاده از این تهدید آن را از بین گزینه های روی میزتان بردارید. قبل از اینکه نظرتان عوض شود، مستقیم و شفاف درمورد مسائل و مشکلاتتان با پارتنرتان بحث کنید. زنان و مردان زیادی هستند که به خاطر سال های فراوان با هم بودن و حل نشدن مشکلات رنج می برند، که همین امر به بسیاری از جدایی ها منجر شده است.
- اگر می خواهید به رابطه ای پایان دهید باید لیست و فهرستی از تمامی دلایل ناکامی تان در رابطه -و دلایلی که این مسائل قابل حل شدن نیستند- آماده کنید. بر روی کاغذ بنویسید که برای چه و با چه دلایلی دیگری امیدی به ادامه دادن رابطه ندارید.
با تفکری شفاف تصمیم بگیرید
در لحظه و به صورت هیجانی، زمانی که احساس می کنید ثبات لازم را ندارید و وقتی هفته ی بدی داشته اید و رابطه تان را مقصر تمامی مشکلاتتان می دانید، تصمیم به جدایی از پارتنرتان نگیرید. به خودتان و البته رابطه زمان دهید. اگر امروز تصمیم به این کار گرفته اید یک زمان چند روزه به خود بدهید تا بعد از این چند روز مجددا در رابطه با رابطه فکر کنید.
قبل از اینکه تصمیمی به این مهمی را بگیرید، وقت بگذارید، منطقی باشید و از دوستان قابل اعتماد و والدینتان، که می توانند دید مفیدی در مورد مشکلات رابطه به شما بدهند، مشورت بخواهید.
- دقت داشته باشید که وقتی تصمیم گرفتید که رابطه با پارتنرتان را پایان بدهید، خیلی راحت به هر کسی که طی روز با وی تعامل دارید این موضوع را بازگو نکنید. برای مشورت گرفتن نزدیک ترین دوست و یا والدین خود را انتخاب کنید. حتی در این رابطه نیز مواردی را به یاد داشته باشید. مشورت با دوستان نزدیک و خانواده برای دریافت توصیه های آنها کار درستی است، اما وقتی تصمیم قطعی تان را گرفتید، کار عاقلانه ای که باید انجام دهید این است که بعد از تصمیم گیری آن را به پارتنرتان اعلام کنید.
- برای مشورت گرفتن نیز لازم نیست به طرف مقابلتان اشاره کنید باید، با ذکر دلایلی که بالاتر لیست کرده اید به دنبال جواب خود باشید.
زمان و مکان را هوشمندانه انتخاب کنید
مکان و زمانی را انتخاب کنید که هر دو بتوانید خلوت کنید و حریم خصوصی تان در آن حفظ شود. حتما انجام این کار به مدت کافی صحبت نیاز دارد. حتی اگر علاقه ای به این کار ندارید زمان و مکانی که راحت هستید را انتخاب کنید. قبل از رفتن پارتنرتان به جلسه ی آزمون مهمی که دارد، یا قبل از رفتن او به محل کارش مسئله ی جدایی را مطرح نکنید. یک روز قبل از شروع تعطیلات آخر هفته می تواند زمان مناسبی برای جدایی باشد چرا که شخصی که قرار است او را کنار بگذارید کمی فرصت دارد تا ببیند چه اتفاقی افتاده و تا حدودی خود را بازیابد.
- در رستوران یا کافی شاپ مورد علاقه تان، یا در نقطه ی مورد علاقه تان در پارک با او به هم نزنید. مکان خنثی را انتخاب کنید که هیچ معنی خاصی برای هیچ یک از شما نداشته باشد.
- زمانی را برای جدایی انتخاب کنید که در وضعیت هیجانی نسبتاً آرامی باشید. بعد از اینکه می دانید قرار است برای یک جلسه ی پر فشار تا دیر وقت در محل کار بمانید، رابطه تان را به هم نزنید.
به طور قطع خودتان شخصا و به صورت حضوری برای پایان دادن به رابطه اقدام کنید
برای اینکه احترامی که مخاطب خاصتان، لیاقتش را دارد، برایش قائل شوید باید شخص خودتان به صورت حضوری اقدام به پایان دادن به رابطه کند و در این راستا مهم نیست تا چه حد شجاعت انجام این کار را داشته باشید.
- تنها زمانی که برای خاتمه دادن به رابطه از طریق تماس تلفنی قابل قبول است وقتی است که در یک رابطه ی از راه دور هستید و می دانید برای مدتی یکدیگر را نمی بینید، یا وقتی است که در یک رابطه ی اجباری یا کنترل گر هستید. اگر پارتنر سابقتان مستعد خشم، خشونت یا رفتارهای کنترل کننده است، ایمن تر آن است که رابطه را از راه دور پایان دهید.
در مورد جدایی و تمام کردن رابطه راسخ باشید
شجاعانه رفتار کنید و ترسو نباشید. به حرفی که می زنید پایبند باشید و در بطه با تصمیمتان راسخ باشید- به این امید واهی که با کم توجهی و کم محلی به مرور طرف مقابلتان متوجه این موضوع می شود اشتباه است و ضمن وارد کردن ضربه روحی سنگین به طرف مقابل، آسیب های بیشتری را در پایان رابطه برای خودتان به دنبال خواهد داشت. لازم نیست که جدایی یک رویداد پر ماجرا، عاطفی، دراماتیک و شدید باشد. با مقدماتی که بالا تر ذکر کردیم و متوجه کردن طرف مقابلتان سر قرار ملاقاتتان بروید و بگویید بنا بر دلایلی که قبلا فهرست کرده اید دیگر ادامه دادن این رابطه صحیح نیست، منطقی پشت ادامه دادن رابطه نیست و باید برای منفعت هر دو طرف این مشکل را حل کنید. طرف مقابلتان را کاملا مهربانانه و منطقی متقاعد کنید.
- از هر گونه اظهار نظری که حمل بر این است که این یک جدایی آزمایشی است و ممکن است چیزهایی بعد از این جدایی ادامه پیدا کند، خودداری کنید.
- ممکن است فکر کنید این که به پارتنرتان بگویید “من خودم همین حالا برای این کار آماده نیستم” یا بگویید “شاید روزی اوضاع روبه راه شود” از درد جدایی بکاهد اما اگر واقعا اینطور فکر نمی کنید و منظورتان چیزی که می گویید نیست، با این کار تنها به درد پارتنرتان می افزایید.
در عین صادق بودن محکم و منطقی باشید
شما نمی خواهید پارتنرتان با احساس عدم اطمینان در مورد علت پایان یافتن رابطه تان از رابطه خارج شود، اما قصد هم ندارید که او 20 مورد اولی که در مورد او دوست ندارید را هم بداند. فقط باید در مورد علت اینکه این رابطه باید پایان یابد صادق باشید، خواه به خاطر این باشد که احساس می کنید سرکوب شده اید، کنترل شده اید یا مورد بی احترامی قرار گرفته اید. وقتتان را با طفره رفتن هدر ندهید. کاملا محترمانه، جدی و منطقی باشید. زمان احساسی بودن به پایان رسیده است.
- سخت ترین دلیل برای جدایی این است که شما دیگر آن فرد را دوست نداشته باشید، چون این گناه آن شخص نیست. حتی در این مورد هم باید صادقانه رفتار کنید، اما تا جایی که می توانید حرفتان را با مهربانی بزنید.
- وقتی دلیل اصلی تان برای جدایی را گفتید لازم نیست وارد جزئیات شوید و مشاجرات قبلی را تکرار کنید، مگر اینکه شخص در اصل گیج شده باشد. هیچ دلیلی وجود ندارد که مسائل گذشته را شخم بزنید و به زخم طرفتان نمک بپاشید.
- طرف مقابلتان را تحقیر نکنید و باعث نشوید که احساس پستی و بی ارزش بودن کند. نگویید “من می خوام با یه مرد واقعی باشم.” در عوض بگویید “فکر می کنم هنوز هم باید روی رشد اعتماد به نفست کار کنی.”
- دلیلتان هر چه که می خواهد باشد، نباید برای طرفتان یک سورپرایز کامل باشد. اگر شما مسیرهای ارتباطی تان را باز گذاشته باشید نباید اینگونه باشد که دلیل جدایی تان از ناکجا آباد سر بر آورده باشد.
- از آوردن فهرست طولانی به عنوان علل جدایی خودداری کنید. با ذکر دلایلی که به مشکلات اصلی مربوط می شود فهرستتان را خلاصه کنید: “ما توی یک سری از زمینه های اصلی با هم سازگاری نداریم”، “توی مسیر شغلیم حمایت تو رو احساس نمی کنم و قصد هم ندارم مسیرمو عوض کنم.” “من می خوام بچه داشته باشم و تو نمی خوای”، و دیگر جزئیات خاص و مشابه به همین.
آمادگی هر عکس العملی را داشته باشید
برای هر عکس العملی آماده باشید. فردی که از رابطه کنار گذاشته می شود با یک عکس العمل خاص واکنش نشان می دهد، چیزی مانند خشم، تعجب، بهت یا ترس وحتی شاید اشک هایی که از گونه سرازیر می شود.
اگر با خشم پاسخ داد، شما آرام بمانید و سعی کنید او را آرام کنید. حتی اگر او شروع به فریاد کشیدن کرد شما آرامش را در صدایتان حفظ کنید. اگر کنترلش را کاملا از دست داد مکان را ترک کنید و بگذارید آرام شود- اما این اطمینان را بدهید که می خواهید پس از آرام شدنش به آن مکان باز گردید. نگویید “فراموشش کن من دارم میرم”. این ماجرا را بیش از این ادامه دار و طولانی نکنید. اگر هم با واکنش های عاطفی مواجه شدید شما در قبال آرام کردن طرف مقابل وظایفی بر عهده دارید.
- اگر نیاز دارد او را آرام کنید اما وقت زیادی را صرف این کار نکنید. اگر اوضاع خیلی ناراحت کننده یا نامناسب است نظراتتان را به صورت صوتی بیان کنید. شما نمی خواهید مسیر رو به زوالی که شما را به این لحظه کشانده ادامه دهید. مهربان اما راسخ باشید و اگر به نظر می رسد این تماس دارای تنش است آن را کوتاه کنید.
- اگر نگران تنها گذاشتن پارتنر سابقتان تان هستید با یکی از دوستانش تماس بگیرید و توضیح بدهید که چه اتفاقی افتاده است، پارتنرتان الان کجاست، شما نگران چه هستید و از او می خواهید چه کار کند. به خاطر درد و رنجی که موقعیت پیش آمده ایجاد کرده عذرخواهی کنید و از این دوست به خاطر کمکی که به شما می کند تشکر کنید.
- اگر پارتنر سابقتان تا جایی عصبانی و خشمگین شده است که هیچ چیز به خرجش نمی رود به او بگویید که “فریاد زدن سر هم دیگه هیچ فایده ای نخواهد داشت، شما تصمیم خود را گرفته اید. ولی اگه بتواند آرامش خود را حفظ کند می توانید با صحبت کردن موضوع را تمام کنید. می توانید ادامه دهید که ” وقتی کمی آروم شدی باهام تماس بگیر، اون موقع می تونیم حرف بزنیم.” اگر او با شما تماس گرفت سر حرفتان بمانید و جوابش را بدهید. اگر سوالی بود صادقانه و با مهربانی پاسخ دهید، اما مکالمه را کوتاه و شخصی نگه دارید تا درد جدایی به طول نیانجامد. درک کنید که برای طرف مقابلتان این تصمیم تا چه اندازه ممکن است سخت باشد.
برای تعاملات بعدی تان مرزهای ثابت و مشخصی قرار دهید
وقتی فرایند را شروع کردید مؤدب باشید اما در مورد این مرزها راسخ عمل کنید و این را به طور شفاف بیان کنید که این مرزها قابل مذاکره نیستند. شما اجازه دارید بدون اینکه فرصت بحث درباره ی مشکلات پیش آمده را به او بدهید با او قطع رابطه کنید. سعی کنید این رابطه ی ناموفق را با تبدیل کردن آن به موقعیتی برای رشد و یادگیری درمورد افرادی که باید از آنها اجتناب کنید، به یک رابطه ی ارزشمند تبدیل کنید.
- اگر دوستان مشترکی دارید و می خواهید برای مدتی یکدیگر را نبینید، یک برنامه ی “حفاظت مشترک” ایجاد کنید تا بدون برخورد با یکدیگر دوستانتان را ببینید.
- اگر هر دویتان یک کافی شاپ مورد علاقه دارید یا برای تفریح به یک مکان می رفته اید سعی کنید برنامه را به نحوی تنظیم کنید تا به شما کمک کند از یکدیگر دوری کنید. نباید در این مورد خیلی سخت گیر و سازماندهی شده باشید، اما این کار می تواند درد ملاقات تصادفی با یکدیگر را کم کند.
- اگر چیزهایی از یکدیگر دارید یا حتی با هم زندگی می کرده اید در اولین فرصت برنامه ای برای بازگرداندن وسایل به یکدیگر بریزید تا مجبور نباشید دائماً یکدیگر را ملاقات کنید.
بدانید که چه زمانی باید از رابطه خارج شوید
یکی از بزرگترین مشکلات در تمام کردن یک رابطه این است که بگذارید دردهای آخر رابطه برای مدت طولانی ادامه یابند. اینکه به هزینه های مشترک خاتمه دهید و دارایی های مشترک را جدا کنید یک چیز است و اینکه دردها را بی وقفه ادامه دهید یک چیز دیگر.
- وقتی بحث ها دور باطل پیدا می کنند و بدون پیدا کردن راه حل حول یک موضوع در گردش هستید، توقف کنید. اینجا همان زمانی است که باید بگویید “فکر کنم این بحث رو باید بعداً ادامه بدیم.” و مکان را ترک کنید.
- اگر طرفتان درک نمی کند که چرا می خواهید با او به هم بزنید می توانید سعی کنید در یک نامه یا یک پیغام موضوع را برایش شفاف تر کنید. آنچه که باید بگویید را بگویید و بگذارید او هم در پیامی نظر خودش را توضیح دهد به این ترتیب او احساس می کند که به حرف های او هم گوش داده اید. وقتی که از هم دورید و این کار را انجام می دهید موضوع راحت تر از هم در می آید.
دوست ساده باقی ماندن پس از رابطه اشتباه است
تلاش برای “دوست بودن” بدون داشتن رابطه عاطفی می تواند سختی جدایی را طولانی تر کند. این مورد را قبل تر هم در “هاو کن یو” اشاره کرده بودیم. اغلب اوقات بهترین کار این است که یک جدایی شفاف داشته باشید و مدتی جدا از هم وقت بگذرانید. پس از گذشت مدتی شاید سه ماه، شاید یک سال یا بیشتر، وقتی یکدیگر را ببینید دیگر آنقدرها اذیت نمی شوید و شاید آن موقع باشد که بتوانید برای داشتن یک رابطه ی دوستانه با یک لوح سفید تلاش کنید. (حتما مقالات مرتبط را که مقالات مکمل هاو کن یو برای زندگی پس از رابطه است را در ادامه این مقاله مطالعه کنید)
حتی آن وقت هم باید درمورد نیازهای پارتنر سابقتان حساس و محترمانه رفتار کنید. شاید او به زمان بیشتری نسبت به شما نیاز داشته باشد. در چنین موردی در تلاش برای اینکه شاید در زمانی دیرتر دوست باشید، خودتان را به پارتنر سابقتان قالب نکنید.
- اگر پارتنر سابقتان از شما پرسید که “می تونیم دوست بمونیم؟” بگویید “نه، درحال حاضر نمی تونیم دوست بمونیم، فکر می کنم الان بهترین کار اینه که همه چیز رو تموم کنیم”. اگر پافشاری کرد بگویید “ببین ما به عنوان دو دوست شروع کردیم و از اون گذشتیم. لازمه ی دوست بودنمون اینه که به رابطه برگردیم و صراحتا من نمیخوام برگردم. حالا لازمه که پیش بریم.
این یعنی باید بین خودمون و رابطه ی از بین رفتمون و هر رابطه ی جدیدی که ممکنه شکل بدیم باید فاصله ایجاد کنیم. بگذار استراحتی بکنیم، به خودمون وقت بدیم و فاصله ای که برای درمان شدن و حرکت دوباره نیاز داریم رو به هم بدیم. شاید زمان دیگه ای هم دیگه رو ملاقات کنیم. وقتی دوباره هم رو دیدیم می تونیم خشممون رو کنار بذاریم و دوست باشیم. بیا اینو بذاریم برای همون موقع.” اما این را به آخرین تماس بین خودتان تبدیل کنید. با نداشتن تماس دیگری این جدایی را نهایی کنید.
- اگر دوستان مشترکی دارید جدایی تان را به آنها اعلام کنید و به آنها اطلاع دهید که در هر جایی که پارتنرتان حضور داشته باشد حاضر نخواهید شد.اگر قرار است جناحشان را انتخاب کنند بگذارید حرف شما این منظور را برساند.
کمی زمان به خودتان بدهید و به فقدانی که داشته اید بپردازید
مطمئناً شما بوده اید که جدایی را انجام داده اید، اما در اکثر موارد این به معنی این نیست که می خواهید این آزادی جدید را جشن بگیرید. آنچه که مردم درک نمی کنند این است که فردی که جدایی را انجام داده درست به اندازه ی فردی که کنار گذاشته شده درد و رنج را تجربه می کند، چرا که او ممکن است با این که بداند کار درست را انجام داده باز هم احساس گناه کند.
- پس از جدایی به خودتان وقت بدهید تا زندگی تان مجدداً ارزیابی کنید و درباره ی آنچه که می توانید برای شاد زندگی کردن در آینده انجام دهید فکر کنید.
- اینکه بخواهید یکی دو هفته را به گریه کردن، روزانه نویسی یا ماندن در تخت خواب سپری کنید مشکلی ندارد. اما بعد از آن وقت آن است که دوباره قدم به دنیای بیرون بگذارید و به آرامی قدم در چرخش امور بگذارید. باید مجدد برنامه و اهداف خود را جدی تر از قبل و اینبار به دور از مشکلاتی که با آن دست و پنجه نرم می کردید ادامه دهید.
- تماس گرفتن با یک دوست خوب در وقت نیاز می تواند احساس بهتری به شما بدهد و حالتان را خوب کند. اینکه بخواهید شب بعد از جدایی را به کمک قرص و الکل سپری کنید احساس بهتری به شما نمی دهد. این چیزها فقط حالتان را بدتر می کنند.
از زندگی پس از جدایی تان لذت ببرید
پس از گذشت چند هفته یا چند ماه آرام آرام مجددا شروع به لذت بردن از زندگی تان می کنید. تا آن وقت دیگر شما و پارتنر سابقتان امورتان را از هم جدا کرده اید و راهی هم برای دوری از یکدیگر یافته اید، که اینها همه به فرایند درمان کمک می کنند. به مجرد اینکه دوباره احساس کردید خودتان شده اید باید از لذت روابط دوستانه تان و رابطه ی نزدیکتان با خانواده بهره ببرید، سرگرمی های قبلی تان را دنبال کنید و علائق جدیدی را برگزینید.
- اگر می خواهید دوباره خود قبلی تان شوید باید از انجام کارهایی که شما و عشق قبلی تان با هم انجام می داده اید برای مدتی کناره بگیرید. این کارها می تواند رفتن به کوهنوردی در منطقه ی مورد علاقه تان یا قهوه خوردن در کافی شاپ مورد علاقه تان باشد.
- دست به تغییرات بزنید. برای داشتن حس تازگی چیدمان مبلمانتان را تغییر دهید، ماشینتان را تمیز کنید، یا سرگرمی جدیدی که تا به حال انجام نداده اید، مانند والیبال یا کلاس نقاشی را انتخاب کنید.