خودآگاهي در كودكان

خودآگاهی چیست؟
     آیا تاکنون با افرادی مواجه شده اید که شناخت صحیحی از خود ندارند؟ نمی دانند به درستی چه فردی هستند و چه اهدافی را دنبال می کنند؟
 این افراد ممکن است حتی ندانند از چه چیزی خوشحال می شوند، چه چیزی آن ها را ناراحت می کند یا می ترساند و چه چیز برای ان ها تعجب آور خواهد بود.
علاوه بر موارد فوق، افراد این چنینی، به دلیل آگاه نبودن از ارزش ها، معیارها و خط قرمز های زندگی شان، ممکن است هر لحظه به سمتی حرکت کنند و شما را از رفتارهای عجیب و متناقض خود دچار تعحب کنند.
     تمامی مواردی که تا بدین جای متن خواندید، توصیف کننده ی فردی است که از خودآگاهی پایینی برخوردار است.
خودآگاهی به عنوان یکی از مهم ترین مهارت های زندگی عبارت است از آگاهی نسبت به خود در سه بعد شناختی، هیجانی و رفتاری که منجر به ارتقا سلامت روان فرد و پیشگیری از بیماری می شود.
     خودآگاهی یعنی توانایی شناخت خود، نقاط ضعف و قوت خود، شناخت تمایلات، آرزوها، ترس ها و انزجارها. به عبارتی دیگر، خودآگاهی یعنی آگاهی یافتن و شناخت اجزای وجود خود، شناخت اجزایی همچون خصوصیات ظاهری، احساسات، افکار، باورها، ارزش‌ها، اهداف، گفتگوهای درونی و نقاط قوت و ضعف خود. افرادی که دارای خودآگاهی هستند، هیجان های خود را بهتر می شناسند و بیشتر می توانند آن ها را کنترل کنند. آن ها می توانند نقاط ضعف و قوت خود را بهتر شناسایی کنند و با تکیه بر نقاط قوت، نقاط ضعف را از بین ببرند.
خودآگاهی برای موفقیت تحصیلی  و رشد عاطفی و اجتماعی  بسیار حیاتی است. این مهارت سبب می‌شود تا کودکان قادر باشند به دقت عملکرد و رفتار خود را برای اینکه پاسخ مناسب به موقعیت‌های گوناگون اجتماعی بدهند، ارزیابی و قضاوت کنند. این مهارت فرد را قوی می‌سازد و کودکان را از گزند بسیاری از خطرات دور می‌سازد. تحقیقات نشان داده اند تنها کودکان قوی و دارای ذهنی باز و روشن می‌توانند در برابر سوءاستفاده به طور صحیح از خود دفاع کنند. کودکی که خودآگاهی بالایی دارد، وقتی در کتابخانه‌ای صحبت می‌کند که سایرین در حال مطالعه هستند، نسبت به صدای صحبت خود آگاه است و متناسب با شرایط با صدای بسیار آرامی صحبت خواهد کرد. کودک دارای مهارت خودآگاهی نیاز کودکان کوچک‌تر از خود را شناسایی می‌کند. برای مثال، هنگام زمین خوردن آنها را بلند می کند. همچنین، نسبت به اینکه رفتارهای او چگونه دیگران را تحت تأثیر قرار می‌دهد، آگاهی دارد. علاوه بر آن، قادر است احساسات خود را بیان کرده و نشان دهد. او توانایی اولویت‌بندی کردن امور خود را دارد. چنین کودکی خوب تشخیص می‌دهد که چه مواردی لازم است که یاد بگیرد تا تکلیفی را با موفقیت به اتمام برساند. کودک خودآگاه نسبت به نقاط قوت و ضعیف خویش آگاه است و از این آگاهی برای بهبود عملکرد خود در جنبه های مختلف زندگی استفاده می کند.
به طور کلی در مهارت خودآگاهی فرد می آموزد که:
     با تکیه بر نقاط قوت خود، برای بهبود نقاط ضعف خود تلاش کند. آگاهی از نقاط ضعف باعث می‌شود که تسلط بیشتری بر خود داشته باشد.احساسات خود را بشناسد. فردی که از احساسات خود، آگاه می‌شود، می‌تواند آنها را کنترل کند. ناتوانی در کنترل و مهار احساسات، می‌تواند به اعتیاد، خشونت و … بیانجامد.از نیازهای خود اطلاع پیدا کند و به جای سرکوب آنها، یاد بگیرد که از مسیرهای سالم نیازهای خود را برآورده سازد.در زندگی خود اهداف واقعی را دنبال نماید و از دنبال کردن اهداف غیرواقعی، تخیلی و کمال‌گرایانه پرهیز کند، زیرا اهداف غیر‌واقع بینانه باعث خشم و ناکامی می‌شوند.خودآگاهی باعث احساس ارزشمندی می‌شود و به فرد کمک می‌کند تا تفاوت ها و نقاط اشتراک خود را با دیگران بشناسد.
     در جهت کسب این مهارت، والدین می‌توانند به کودکان خویش کمک کنند. خودآگاهی در مورد سه حوزه ی اصلی مطرح می شود: شناختی، هیجانی و رفتاری که به معنی آگاهی از افکار، هیجان ها و رفتارها است. یعنی یک کودک بداند در این لحظه چه فکری در ذهنش وجود دارد، چه هیجانی را تجربه می کند و چرا یک رفتار خاص را انجام می دهد. کودکان تقریباً در شش ماهگی می توانند خود را از محیط تشخیص دهند و تا قبل از این سن، توانایی درک خود به عنوان یک موجود مجزا را ندارند. این اولین گام در رسیدن به خودآگاهی است. عمده ی فعالیتی که والدین می توانند برای ارتقاء خودآگاهی  فرزندان خود انجام دهند در سال های دوم و سوم زندگی آن ها است.





​​​​​​​
​​​​​​​

آموزش خودآگاهی چه ضرورتی دارد؟
     خودآگاهی به عنوان یکی از مهم ترین مهارت های زندگی مطرح است و نقش زیادی در ارتقاء سلامت روانی افراد و پیشگیری از ابتلا به مشکلات روانی ایفا می کند.
اهمیت مهارت های زندگی به حدی است که یونسکو، برخورداری ازآن ها را به عنوان  یکی از مهم ترین معیارهای سواد جهانی معرفی کرده است. به عبارت دیگر، در دنیای پیچیده ی امروز، انسان نسبت به گدشته با چالش های بسیار متنوع تری رو به روست .بدون برخورداری از مهارت کافی، می تواند در برابر این چالش ها به راحتی سلامت روانی خود را از دست دهد.
به همین دلیل، می توان گفت سرمایه گذاری در جهت آموزش این مهارت ها به کودک یکی از مهم ترین ضرورت های عصر اخیراست.
کودک خودآگاه چه ویژگی هایی دارد؟
     همان طور که گفته شد خودآگاهی در سه مولفه ی شناختی، هیجانی و رفتاری قابل بررسی است.نکته ی مهم آن است که شما به عنوان والد و یا مربی کودک بتوانید ضمن آگاهی از این ابعاد سه گانه، از طریق فعالیت ها و برنامه های مدون، هر سه بعد این مهارت را به طور همزمان در فرزندتان رشد دهید.
کودکی که از نظر شناختی خودآگاه است، نسبت به افکاری که در ذهنش می گذرد، آگاه است.
او می داند که چه فکری باعث شد تا عصبانی شود، کدام فکر باعث شد دوستش را هل بدهد و یا در موقعیتی که در کلاس درس، نظرش را ارایه نداد، چه فکری در ذهنش می گذشت.
بعد هیجانی خودآگاهی به بررسی میزان آگاهی فرد از هیجاناتش می پردازد.
     به عبارت ساده تر می توان گفت کودکی که هیجانات اصلی خود (غم، شادی، خشم، ترس، تعجب) و سایر هیجانات فرعی (تنفر، حسادت و..) را می شناسد .می تواند در مورد آن ها صحبت کند در بعد هیجانی این مهارت به رشد مطلوب رسیده است.در توضیح آخرین بعد (خودآگاهی رفتاری) نیز لازم است بدانید کودکی که در این بخش مهارت دارد، می تواند در مورد رفتارهایش و دلیل آن ها برای خودش یا شما توضیحاتی ارایه دهد. او می تواند به قضاوت در مورد رفتارهای خودش پرداخته و میزان مناسب بودن یک رفتار در تحقق هدفش را بررسی کند. چنینی کودکی از اشتباهاتش درس می گیرد، بدون نیاز به تذکر، رفتارهای نامناسب را اصلاح و رفتارهای جدیدی را انتخاب می کند و شما برای آموزش رفتار صحیحی و غلط به او با چالش زیادی مواجه نخواهید بود.